کلمه «حصاه» که یک نوع بیماری در روایات معرفی شده است به معنای سنگ مثانه یا سنگه کلیه است. به معنای پروستات هم آمده است.
قرینه این که مراد از کلمه حصاه سنگ باشد، درد است. پروستات درد ندارد ولی از خروج ادرار جلوگیری میکند و ادرار به سختی خارج میشود. نشانه های دیگری دارد که خواهیم خواند.
بنابراین هرجا با کلمه حصاه، درد آمده باشد مراد از آن سنگ است.
امروزه یا با لیزر یا اگر سنگ بزرگ باشد یا سنگ اگر شاخ دار باشد عمل جراحی میکنند. لیزر هم دارای درد سنگینی دارد و مرحله بعد از آن باید سنگ ریزه ها دفع شود. شخص باید مرتب از پله بالا و پایین برود تا سنگ ریزه ها همراه با درد خارج شود. ولی در طب اسلامی سنگ ها آب میشود و دفع نمیشوند. در طب سنتی نیز داروهای مدر میدهند تا سنگ ها با سوزش و خون ریزی خارج بشود.
درمان سنگ با خربزه
خربزه داروی سنگ است. هرجایی که آب آن منطقه سنگ ساز است خداوند خربزه در آن جا قرار میدهد از جمله شهر مشهد که آب آن جا گچ دارد و سنگ ساز است ولی همان خربزه مشهدی درمان سنگ است. آب قم هم به جهت داشتن نمک سنگ ساز است که با کلم قمری که همان قنبیط است سنگ را آب میکند.
فوائد زیادی برای خربزه ذکر شده است:
كُلُوا الْبِطِّيخَ فَإِنَّ فِيهِ عَشْرَ خِصَالٍ مُجْتَمِعَةٍ هُوَ شَحْمَةُ الْأَرْضِ لَا دَاءَ فِيهِ وَ لَا غَائِلَةَ وَ هُوَ طَعَامٌ وَ هُوَ شَرَابٌ وَ هُوَ فَاكِهَةٌ وَ هُوَ رَيْحَانٌ وَ هُوَ أُشْنَانٌ وَ هُوَ أُدْمٌ وَ يَزِيدُ فِي الْبَاهِ وَ يَغْسِلُ الْمَثَانَةَ وَ يُدِرُّ الْبَوْل وَ فِي حَدِيثٍ آخَرَ يُذِيبُ الْحَصَى فِي الْمَثَانَة[1]
خربزه بخورید زیرا ده خصلت دارد خربزه پی زمین است که هیچ مشکل و عوارضی ندارد و غذا و نوشیدنی و میوه است که مانند گل معطر است و با نان خورده میشود و عمل همبستری را زیاد میکند و مثانه را میشوید و مُدِر نیز است و در حدیث دیگر آمده است که سنگ مثانه را آب میکند.
اگر چیزی در مثانه وجود دارد همان سنگ است و بحث پروستات نیست. داخل مثانه پروستات وجود ندارد. بنابراین این روایات از سنگ صحبت میکند.
اینکه فرموده است که سنگ را آب میکند قرینهی دیگری است بر اینکه مراد سنگ مثانه است نه پروستات. البته دارد که ادرار آور است ولی نمیتوان گفت مراد پروستات است.
عقیده بنده این است که در تابستان خربزه تهیه شود و خشک شود و آسیاب شود و در زمستان هم به عنوان دافع سنگ مصرف بشود.
گفته میشود که بیشتر خاصیت خربزه در پوست آن است. برای دارو خوب است که خربزه ارگانیک مصرف بشود. چیزی که مشهدی ها میگویند این است که پوست و گوشت نزدیک پوست خوب است.
از روایات استفاده میشود که خربزه ای که شیرین و معطر است خوب است. شاید شامل هندوانه نشود در حالیکه به در عربی به هندوانه هم «بطیخ» گفته میشود.
درمان سنگ مثانه با سوره انشراح
روایت میفرماید:
شُرْبُ مَائِهَا يُفَتِّتُ الْحَصَاةَ وَ يَفْتَحُ الْمَثَانَةَ وَ يَنْفَعُ مِنَ الْبُرُودَةِ وَ قِرَاءَتُهَا عَلَى الصَّدْرِ وَ الْفُؤَادِ يُسَكِّنُ أَلَمَهُمَا[2]
یعنی خوردن آب سوره انشراح سنگ را خورد میکند و مثانه را باز میکند و برای سردی مفید است.
این روایت از مکارم الاخلاق است و اعتبار چندانی ندارد مگر اینکه تجربه این را ثابت کند.
دفع سنگ به معنای خارج شدن بدون آب کردن آن که همراه با درد و زخم شدن میباشد.
درمان سنگ با داروی جامع امام رضا
این دارو درمان شاخص و اصلی سنگ مثانه است. با داروی جامع سنگ آب میشود و شخص فکر میکند سنگ خارج نشده است درحالیکه سنگ آب شده است و با آزمایش معلوم میشود که از سنگ چیزی باقی نمانده است.
داروی جامع یا با آب ترب پخته و یا با آب سداب مصرف بشود. ترب باید پخته شود مانند شلغم و آب آن صاف شود و با یک نخود داروی جامع مصرف بشود.
تعداد مصرف بستگی به اندازه سنگ دارد.
بعضی آب ترب را میگیرند و میخورند. آب ترب خیلی تند است و قابل خوردن نیست. روایت میگوید که ترب باید پخته شود.
سه نوع ترب داریم که به ترتیب ترب سفید و بعد قرمز و بعد از آن ترب سیاه خوب است.
عقیده بنده درباره اینکه سداب بهتر است یا ترب این است که بستگی به سنگ دارد زیرا بعضی از سنگ ها را آب ترب راحت تر آب میکند و بعض سنگ ها را آب سداب بهتر آب میکند.
سداب برگ سبزی شبیه آویشن است و همراه برگ دانه هم دارند.
در سند روایت محمد بن نضر قرار دارد که استاد فرزندان امام جواد (ع) است. قدیم برای فرزند یک مودِّب قرار میدادند. شخص آموزش و اخلاق و رفتار یاد بچه میدهند و مراقب آن ها هم بوده است. معلوم میشود که او انسان والایی بوده است زیرا مودب تمام فرزندان امام جواد (ع) بوده است.
این روایت میفرماید:
شَكَوْتُ إِلَيْهِ مَا أَجِدُ مِنَ الْحَصَاةِ فَقَالَ وَيْحَكَ أَيْنَ أَنْتَ عَنِ الْجَامِعِ دَوَاءِ أَبِي فَقُلْتُ سَيِّدِي وَ مَوْلَايَ أَعْطِنِي صِفَتَهُ فَقَالَ هُوَ عِنْدَنَا يَا جَارِيَةُ أَخْرِجِي الْبُسْتُوقَةَ الْخَضْرَاءَ قَالَ فَأَخْرَجَتِ الْبُسْتُوقَةَ وَ أَخْرَجَ مِنْهَا مِقْدَارَ حَبَّةٍ فَقَالَ اشْرَبْ هَذِهِ الْحَبَّةَ بِمَاءِ السَّذَابِ أَوْ بِمَاءِ الْفُجْلِ الْمَطْبُوخِ فَإِنَّكَ تُعَافَى مِنْهُ قَالَ فَشَرِبْتُهُ بِمَاءِ السَّذَابُ فَوَ اللَّهِ مَا أَحْسَسْتُ بِوَجَعِهِ إِلَى يَوْمِنَا هَذَا[3]
یعنی به امام جواد از سنگ شکایت کردم فرمود شما چرا از داروی جامع استفاده نمیکنی؟ عرض کردم به من بگو فرمود ما آماده آن را داریم ای جاریه کوزه سبز را خارج کن و بیاور و آن کوزه را خارج کرد و امام به اندازه یک دانه خارج کردند و فرمود این دارو را با آب سداب یا با آب ترب پخته بخور ان شاء الله عافیت مییابی. راوی گفت با آب سداب مصرف کردم و هیچ موقع احساس سنگ نکردم.
احتمال دارد کلمه «مطبوخ» به سداب و ترب و یا فقط به ترب بر میگردد. اگر فقط به آب ترب برگردد دست ما در سداب باز است و ما میتوانیم سداب تازه را آب بگیریم و میتوانیم آن را بپزیم و آب آن را صاف کنیم و مصرف کنیم.
جامع اگر قورت داده شود بهتر است و حل نکنند چون تند میشود. خود دارو در معده حل میشود.
عرض کردیم که پروستات درد ندارد بنابراین معلوم میشود که روایت درمورد سنگ میباشد.
سنگ هایی که از آب به وجود میآید ترد است و سریع خورد میشود ولی بیشتر سنگ ها از خوردن گوشت به وجود میآید که سنگ های سفت و مقاوم به وجود میآید که داروی جامع آن ها را آب میکند که واقعا یک معجزه است.
این دارو درمان کلیه های سنگ ساز هم میباشد.
برای کیست کلیه تباشیر با آب سداب یا آب ترب میدهیم. سداب و آب ترب فقط حمال است.
تفصیل داروی جامع در جلد دوم آمده است.
منبع:سایت ای شیعه دروس ایت الله تبریزیان