پودر دارچین
تعريف:فارسى: دارچين، عربى: دارصين، يونانى: افيمونا، قياموسيس، قساموس، قسامويس، قياسوس، قساموبى، قسوماس، قوسولون، سريانى و يونانى: قوناما، سريانى: مرسلون، رومى: قيطرسنين، هندى: دار چينى. لاتينى:CINNA MOMI CORTEX
CINNAMOMUM ZEYLANICUM، در سانسكريت هم نوعى دارچين و تج نام برده شده است.دارچين بيابانى، سنسكريت، آرينه، گرط توك، هندى: جنگلى دارچينى، لاتينى:CINNAMOMUM MALABATHRUMINERIS، در شرق و جنوب هند زياد است.
پوست و روغن آن استعمال خوراكى و داروئى دارد. در هندى و اردو آن را دارچينى يا دال چينى مى گويند.
دارچين و كاسيا يك ماده قيمتى و خوشبو از جانب حكماء و ديسقوريدس نوشته شده است. اسامى يونانى آن از لغت فينقى گرفته شده و نيز در لغت عبرى همان اسامى متداول گشته است.
GALEN
توضيح داده كه دارچين و كاسيا يك نوع مى باشد و لكنCASSIA ازCINNAMON در ارزش جنس كمتر است. ديسقوريدوس انواع زيادى از آن را بيان كرده و نيز در بازار هند انواع زيادى از آن به فروش مى رسد. اولين بار در سال 1770 در سريلانكا كاشته شد و قزوينى در قرن سيزدهم در باره آن نوشتهCASSIA به نامKUEI از چينىهاى قديم نوشته شده گفته مىشود كه 2500 سال قبل از مسيح در مستند چين نام آن موجود است در قرن هشتم در مستند چين آن را به نامTIEN -CHU -KUEI نوشته آن تين چو در قديم آنها به هندوستان مى گفتند، يعنى كاسياى هند.
پوست انواع مختلف آن فروخته مىشود هندوهاى قديم آن را به نام توچ يعنى پوست. گوداتوچ (شيرين) (پوست شكر) و درخت آن را توچ سارا يعنى داراى پوست خوب و توك سوداوى (داراى پوست شيرين) مىنامند.
افراد محلى آن را به عنوان خوراكى مصرف مىكنند. دارچين به وسيله عرب ها به ايران وارد شد. عرب ها آن را قرفة الدارسين يا فقط قرفه مى گويند. و اين اسم با كمى اختلاف به اسم قلفه دارچين مالابار در بازار بمبئى به فروش مى رسد. به دارچين هندى تج مى گويند و به صورت عامه، دارچين و تج به اقسام مختلف آن گفته مى شود.
دیدگاهها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.